یک گام دیگه برای مرد شدن
ارسال شده توسط مامان فاطمه در 89/1/30:: 9:19 صبحکائنات افتاده دام علی است خضر هم لب تشنه جام علی است نام حیدر زینت عرش است اگر نام زینب زینت نام علی است
پیشا پیش تولد حضرت زینب، اسوه صبر و استقامت،رو به همه تبریک میگم و در کنارش روز پرستار رو به همه عاشقان این حرفه تبریک میگم.
عسلی قشنگ ما،هفته گذشته یک گام دیگه برای مرد شدن برداشت.یکشنبه گذشته من و عسلی رفتیم زیارت حضرت عبد العظیم حسنی تا طبق روایاتی که خونده بودم عسلی جون رو برای از شیر گرفتن آماده کنم.حرم خیلی شلوغ نبود و ما تونستیم زیارت مفصلی بکنیم جای همه دوستان خالی.بعد هم برای اینکه عسلی اذیت نشه رفتیم خونه عمه رویا و عسلی حسابی با محمد حسن جون و علی جون و عمو بهرام مهربون بازی کرد.خدا رو شکر عسلی خیلی زود به این قضیه عادت کرد و الان درست یک هفته است که عسلی قشنگ من شیر نخورده .
امیر عباس چند وقتیه که علاقه زیادی به شعر خوندن نشون میده و از اونجایی که همه کلمات رو نمی تونه بگه از ترکیب کلام و اشاره استفاده میکنه.مامان:عمو زنجیر باف عسلی :بیه(با فتحه ب) مامان:زنجیر منو بافتی؟ عسلی:بیه مامان:پشت کوه انداختی؟ عسلی:بیه مامان:بابا اومده! عسلی:چی چی؟(دستاش رو هم تکون میده) مامان:نخود و کشمش با صدای چی؟ عسلی:پیش پیش بعد هم شروع میکنه به میو میو کردن.
مامان:امام اول؟ عسلی:عیی. مامان:جان پیمبر؟ عسلی:عیی .این شعر یک کتاب با نام امام اول کیه؟است که عسلی خیلی دوستش داره من صفحات مختلف کتاب رو می خونم و عسلی هم جوابش رو با گفتن عیی میده.
عسلی قصه شنگول و منگول رو خیلی دوست داره و روزی پنج ،شش بار این قصه رو براش میگم اول قصه رو با همکاری عسلی شروع میکنم.مامان:یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس عسلی ؟نه مامان:یه مامان بزی بود که 3تا عسلی :ببهی مامان:اسم بزغاله ها شنگول و منگول و حبه عسلی:انور مامان:یک روز مامان بزی رفت شهر که برای بچه ها عسلی :موز(بخره) در طول قصه هم اشارات مختلفی از خودش در میاره.
عسلی از بین رنگها دو تا رنگ رو خیلی خوب می شناسه و کاملا از سایر رنگها تشخیص میده اگه بگی رنگ مورد نظر رو نشون بده سریع این کار رو انجام میده رنگ آبی و قرمز یا بقول عسلی امز(با کسره الف)
عسلی با کمک میتونه تا ده بشمره:اک(با کسره الف)،دو،سه،چار،منج،جیش،هپت،هشت،نه،ده
تا بعد یا علی.