Lilypie Fourth Birthday tickers آذر 89 - پسر مامان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حسین حسین .......مامان باباش اومد کمکش؟؟

ارسال شده توسط مامان فاطمه در 89/9/28:: 1:53 عصر

السلام علیک یا ابا عبدالله

سلام.خوبید؟عزاداریهاتون مقبول درگاه احدیت انشالله .امیدوارم همگی مورد عنایت خاصه آقا امام حسین علیه السلام قرار گرفته باشید و عزاداریهاتون مرهمی بر دل داغدار آقا و سرورمون بوده باشه انشالله.

من و بابایی و عسل بلا از شب اول ماه محرم رفتیم جلسات درس حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی.خدای مهربون هم توفیق داد و تونستیم از مباحث ایشون استفاده کنیم .مباحثشون پیرامون قیام امام حسین علیه السلام بامحوریت امام حسین علیه السلام مصلحی غیور و انسانی ضد غرور برگزار شد که فوق العاده مطالب مهم و ارزشمندی برای ما داشت اگر تمایل داشته باشید می تونید از سایت ایشون مطالب رو بصورت صوتی یا نگارش شده دریافت کنید.امیر عباس هم تونست دوستای جدیدی برای خودش پیدا کنه و بقول خودش تو هیئت کلی با دوستاش بازی کرد ما هم برای آروم کردن بچه ها انواع و اقسام خوراکی ها رو میبردیم که از این جهت هم حسابی خوش به حالشون شده بود.موقع عزاداری هم امیر عباس می ایستاد و دو دستی میزد توی سرش و میگفت:حسین حسین.انشالله قبول باشه عزیزم.

شب تاسوعا هم مامان جون طبق نذر هرساله نذری پزون داشت امیر عباس از اونجایی که نمی دونست نذری چیه مدام میگفت: مامان نذری کو؟

روز تاسوعا و عاشورا هم مثل هر سال  از محضر حاج آقای هاشمی نژاد استفاده کردیم که مباحث ایشون هم پیرامون گناهانی بود که باعث عدم استجابت دعا میشه.بلای ما هم خیلی آروم بود و کلا همکاریش بیست بود قربوووووووووووووونت برم من.

شب تاسوعا وشب عاشورا هم رفتیم مراسم تعزیه خوانی.امیر عباس خیلی دقیق داشت صحنه رو نگاه میکرد وقتی شمر لعین و لشکرش دور امام رو گرفتند و امام فریاد هل من ناصر سر دادند عسلی میگفت:مامان فکر کنم اینا میخوان آقا رو بکشن پاشو پاشو بریم کمکش!!وقتی هم که بطور تمثیلی جن و ملک برای یاری اومدند امیر عباس گفت:مامان باباش اومد کمکش؟

 

عسلی روز تاسوعا و روز حضرت علی اصغر علیه السلام این لباس رو پوشیده بود

پ.ن:عسلی هر وقت اسم حضرت عباس علیه السلام می آوردند میگفت:مامان من رو صدا می کنند.چقدر ازاینکه اسمت عباسه خوشحالم.

پ.ن:آدرس سایت حاج آقا www.mojtaba-tehrani.ir

 تا بعد یا علی.


مامان اگه اشک بذاری.....

ارسال شده توسط مامان فاطمه در 89/9/13:: 4:0 عصر

سلام

باز طوفانی شده دریای دل   موج سر بر ساحل غم میزند   باز هم خورشید رنگ خون گرفت   بر زمین نقشی زماتم میزند 

عسلی چند روزی هست که برای عزاداری امام حسین علیه السلام داره آماده میشه روز پنج شنبه رفتیم و برای عسلی پیراهن مشکی با یک سربند یا ابوالفضل العباس خریدیم . عسلی خیلی خیلی از سربندش خوشش اومده و توی روز چند بار میاردش تا روی پیشونیش ببندمش.تمام سی دی های مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام رو هم میاره و یکی یکی میذاره توی دستگاه بعد هم شروع میکنه به سینه زدن و البته بقول خودش حسین حسین کردن.امیر عباس نسبت به گریه کردن من و بابایی بشدت حساسه اول که می خواد سی دی عزاداری رو  بذاره میگه:مامان اگه اشک بذاری و ااه(گریه)کنی در میارمشا!!!!!تا حالا شکنجه از این سخت تر دیده بودید؟؟؟؟؟؟

تو محله ما حدود یک هفته ای هست که خیمه های عزاداری علم شده و کوچه ها رنگ و بوی محرم گرفته توی خیابون ما هم یکی از این خیمها بر پاشده عسلی هر وقت از اونجا رد میشه کلی ذوق می کنه و میگه مامان هیابون هونه شده.البته منظور گل پسر اینه که تو خیابون چادر زدند و خیابون سقف دار شده.

هفته گذشته عمو بهرام شوهر عمه رویا جون دچار حمله قلبی شده بودند که خدا رو شکر به خیر گذشت عسلی که علاقه شدیدی به عمو بهرام داره کلی غصه می خورد و میگفت:مامان حسن (منظور محمد حسن پسر عمه جون رویا)عمو بلامم رو اذیت کرده عمو بلام مریض شده .دیروز هم که محمد حسن رو دیده بود بهش میگفت:آخه چته؟عمو بلامم رو اذیت نکن.


 پ.ن:جلسات حاج آقا (حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی)با محوریت قیام امام حسین علیه السلام از دوشنبه شب در خیابان ایران برگزار میشه انشالله که توفیق حضور داریم.

پ.ن1:عمه مریم جون و عمو محسن توفیق داشتند که به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف بشن انشالله که زیارتشون مقبول در گاه حق باشه.

پ.ن2:در ایام عزاداری امام حسین علیه السلام التماس دعا از همه داریم انشالله که عزاداریهاتون مقبول در گاه حق بشه.

پ.ن3:عکسای امیر عباس با لباس عزاداری امام حسین علیه السلام رو نشد توی این پست بذارم انشالله پست بعدی.

تا بعد یا علی

 

 



بازدید امروز: 11 ، بازدید دیروز: 4 ، کل بازدیدها: 174512
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ
">