سلام به عسلي خوشگل و مامان مهربونش
عسلي جون حالا كه ديگه خودت مي توني حرف بزني گذاشتي مامان خاطراتتو بنويسه حتما ترسيدي از شيرين زبوني چش بخوري
قند عسل ما عادت كرديم به زبون شيرين خودت نوشته هاي مامان جونت رو بخونيم البته دست مامانت درد نكنه كه اينقدر قشنگ مي نويسه تو هم برا تولدت شيطوني نكن تا عكساي يكسالگيت خوشگل بيفته
خودت و مامان مهربونت رو مي بوسم